√ املت √√√

سرگرمی تفریحی شاد

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


خانوما و آقایون در شرایط مختلف چه میکنند؟

هنگام عبور از خيابان
خانم ها
سمت راست را نگاه مي كنند.
سمت چپ را نگاه مي كنند.
از خيابان رد مي شوند.

 

آقايان
        سمت راست را نگاه مي كنند، ماشين مي آيد .
        فاصله ماشين با خودشان را با چشم اندازه مي گيرند و چون همگي راننده هاي قابلي هستند با سرعت وارد خيابان مي شوند .
        راننده به شدت ترمز مي كند.
        مرتيكه مگه كوري؟ (راننده مي گويد)
        در حالي كه از روي ميله هاي وسط خيابان مي پرد مي گويد: كور خودتي گاري چي!
        بدون اينكه سمت چپ را نگاه كند مي دود آن سمت خيابان.
        هنوز هم صداي بوق ماشين هایی كه به خاطر اين آقا ترمز كرده اند به گوش مي رسد.

 

مطالب خنده دار, مهماني رفتن خانم ها

 

هنگام رانندگي
خانم ها
بنزين را چك مي كنند.
روغن ماشين را چك مي كنند.
ترمز دستي را پايين مي كشند.
با سرعت مطمئنه حركت مي كنند.
پشت چراغ قرمز ها مي ايستند.
به عابر پياده احترام مي گذارند.

 

آقايان
        وسط راه بنزين تمام مي كنند.
        وقتي دود از لاستيك هايشان بلند شد به ياد مي آورند كه ترمز دستي را نكشيده اند.
        چراغ قرمز را مهترين معضل اتلاف وقت و عمر مي دانند.
        عابر پياده موجودي مزاحم و مختل كننده عبور و مرور است.
        و از همه مهمتر: بوق مهترين اختراع بشر بعد از برق به حساب مي آيد.

 

مطالب خنده دار, مهماني رفتن خانم ها

 

هنگام صرف غذا
خانم ها
مرتب پشت ميز مي نشيند.
مقدار كمي غذا مي كشند.
به آرامي غذا مي خورند.
تنها نوك قاشق را در دهان مي كنند.

 

آقايان
تا جايي كه بشقاب جا دارد غذا مي كشند.
        به سرعت غذا را مي بلعند، در حالي كه قاشق را تا دسته در دهان مي كنند.
صداي برخورد قاشق با دندانهايشان موسيقي گوش نوازي است.
بعد از دو بار پر كردن بشقاب، بالاخره كمي سير مي شوند.

 

مطالب خنده دار, مهماني رفتن خانم ها

 

هنگام مهماني رفتن 
خانم ها
لباس نو مي خرند.
به دقت حمام مي كنند . لباس هايشان را اتو مي كنند.
با دقت آرايش مي كنند.
بهترين عطر را استفاده مي كنند.
به دقت خود را در آيننه نگاه مي كنند.
 و بالاخره رضايت مي دهند كه خوشگلند!

 

آقايان
        از يك ساعت قبل حاضرند و الان بر روي مبل خوابشان برده.

 

مطالب خنده دار, مهماني رفتن خانم ها

 

در پايان يك روز خسته كننده
خانم ها
بعد ازاينكه ظرفها را شستند.
آشپزخانه را تي مي كشند.
غذاي فردا را در يخچال مي گذارند.
چراغ ها را خاموش مي كنند.
كمي مطالعه مي كنند.
مي خوابند.

 

آقايان
بعد از اينكه شام خوردند چاي مي خورند.
        كمي با چشمهاي خواب آلود تلويزيون را نگاه مي كنند.
    بعد از اينكه دو سه بار كنترل تلويزيون از دستشان به زمين افتاد.
    تلويزيون را خاموش كرده و به سمت رختخواب مي روند و بدون آنكه

    روتختي را بردارند مي خوابند! 

نويسنده: reza تاريخ: چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

فک و فامیل داریم باحال و جالب

زن داداشم برگشته به داداشم می گه :
اگه چی بشه تو منو می بری طلاق می دی ؟
داداشم خیلی جدی برگشته می گه :
اگه سکه برگرده به همون ۴۰۰ تومن !

فک و فامیله داریم ؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه
می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم
می گه : ببین دیگه بقیه چقدر خنگن
فک و فامیله داریم ؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

یه فامیل داریم اون زمان که جومونگ نشون می داد
۱۴ هزار تا صلوات نذر کرده بود که جومونگ نمیره
فک و فامیله داریم ؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

با بابام تو یه ماشین بودیم
بعد ۲ نفر خارجی‌ سوار شدن
بابام رفت بپرسه اهل کجایین؟
خیلی‌ با اعتماد به نفس با یه لحن سوالی‌ گفت: mede in ؟
فک و فامیله ما داریم ؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

مامانم هر وقت پشت تلفن می خواد با خالم تیریپ صمیمیت برداره
می گه جوجه هات (بچه هات) چی کار می کنن
خاله منم می گه خوبن توله تو چی کار می کنن
فک فامیله ما داریم؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

ما یه رسم خانوادگی داریم اونم اینه که وقتی سفره غذا رو پهن می کنیم
یا آب میاریم لیوان نمیاریم یا لیوان میاریم آب نمیاریم
این رسم در کل فامیل ما هستش و نسل به نسل منتقل میشه.
کلا خود درگیری داریم!

 

********فک و فامیل داریم********

 

کل فامیل می دونن که من تیک دارم دست خودم نیست چشمک می زنم
وقتی میرم پیش خالم هر یک ربع  نیم ساعت بهم می گه چیه خاله کاری داری؟
فک و فامیل داریم؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

برادر زادم چهار سالشه زنگ زده می گه
عمه اون اسباب بازیه که گفتم حتما برام بخری ها
اگه یادت رفت زنگ بزن بهم تا یادت بیارم

 

********فک و فامیل داریم********

 

به مامانم می گم بزرگترین آرزوت چیه؟
می گه : بزرگ بشی زود زنت بدم با زنت دعوا کنم
حوصلم از این یک نواختی زندگی سر رفت
فک فامیله ما داریم؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

 بابام هرشب که میخاد بخوابه میاد دره اتاقه هرکدوم از ما (سه تا خواهریم) میگه فردا میرید دانشگاه؟
می گیم نه فعلا تعطیله بعد صبح ساعت 6 میاد سه تامونو بیدارمی کنه میگه کلاس ندارید!
دیرتون نشه! بابائه دارم؟ فک و فامیله داریم؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

زنداداشم جلو روی من به بچش میگه تو روح عمـــــــــــــت !

 

********فک و فامیل داریم********

 

بابام اومده باد انداخته تو غبغبش می گه برو چک کن برات یه ایمیل فرستادم
رفتم چک کردم میبینم یه ایمیل خالی زده سابجکتشو گذاشته ما میتوانیم
بابائه داریم ؟
فک و فامیله داریم؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

از افتخارات ِ مادربزرگم اینه که دووس پسر نداشته
خب وقتی در سن 10 سالگی ازدواج کردی
دلت می خواسته دووس پسر هم داشته باشی ؟

 

********فک و فامیل داریم********

 

داشتم ماشین رو دنده عقب می‌آوردم تو حیات
مادرم اومده فرمون میده … بیا … بیا … بیا … نیا !
لوله آب شیکست خاک به سر !

 

********فک و فامیل داریم********

 

بابام بهم گفت پدر سگه کره خر !

دچار بحران شخصیتی شدم چطور همچین چیزی ممکنه؟ 


ادامه مطلب
نويسنده: reza تاريخ: شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

عکس های لحظه هایی از خوردن لیمو ترش بچه ها
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

عکس کودکان ناز
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

تصاویر بامزه کودکان
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

پسر ژاپنی ناز
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,
 
دختر کوچولوی خوشگل

عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

لیمو ترش خوردن کودکان
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

عکس دختر ژاپنی ناز
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

واکنش بچه ها با لیمو ترش
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

کودکان خارجی
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

عکس بجه های خوشگل
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

گریه کردن بچه ها
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

تصاویر کودکان ناز
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

عکس ناز بچه ها
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

بچه های ناز و مامانی
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

گالری عکس کودک
 
عکس بچه های ناز, لیمو ترش ,کوچولو های بامزه,

منبع:جذاب 

نويسنده: reza تاريخ: دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

جوک های دانشجویی

 مکان خوابگاه:نوبت کیه چایی دم کنه

    بچه ها:کی چایی میخوره تو این گرما؟
    وقتی من با لیوان چایی میام تو اتاق
    بچه ها:نمیدونی چهار نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ 

 

    تازه میفهمم موفق باشید استاد آخر برگه امتحانی جواب همون
    خسته نباشید هاییه که وسط درس دادنش میگفتیم

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ 

 

    یه بار تو ورق امتحانم انقدر چرت و پرت نوشتم به جرم توهین به شعور
    استاد به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شدم

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ 

 

    کلاس نه گذاشتنیه نه داشتنی نه رفتنی کلاس فقط پیچوندنیه به افتخار همه دانشجوهاااا...

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ 

 

    هروقت تونستی با تقلب نمره خوب بگیری به خودت افتخار کن
    با خرخونی که همه میتونن 20 شن

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

 

    بیاااا دوری کنیم از درس
    بیاااامشروط بشیم کم کم
    بیاااا با درس تو بدتر شوووووو
    بیاااا این ترم تو رد شوووو
    رد شوووو
    ببین گاهی یه وقتایی دلت میگیره از استاد
    نه میخوابم نه بیدارم
    از این نمرات من پیداست

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

 

دانشجويان عزيز درفصل امتحانات زياد به خودتان فشار نياوريد حتي امام(ره) هم به شما اميد نداشت.هميشه ميگفت اميد من به شما دبستاني هاست

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

 

چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه:
- اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل ...
- خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب ...
- کار گروهی در هنگام امتحان ...
- حرف زدن بدون تکون خوردن لب ...

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


دانشجوی عزیز،وقتی که شما سر کلاس اس ام اس میفرستی من کاملا متوجه میشم, چون هیچ احمقی به خشتک خودش زل نمیزنه در حالی که لبخند روی لباشه !
دوستدار تو, استاد

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


سه تا از بهترين خوابيدنهاي دنيا:
1.خوابيدن رو پاي مامان وقتي کلي خسته اي
2.خوابيدن رو شونه عشقت وقتي کلي تنهايي
3.خوابيدن با چشماي باز وقتي استاد داره درس ميده !

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

 

یه بار تو دوره دانشجویی 4 نفری سوار یه پیکان شدیم شیشه بالابر نداشت! میدونید که چی میگم ؟ به راننده به مسخره گفتم اقا شیشه هاش برقی؟؟؟:))) (کل ماشین زد زیر خنده) راننده هم با جدیت گفت بله برقیه!!! بعدشم یه دکمه زد شیشه سمت من اومد پایین!!! 

 

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ 

 

ای اس ام اس برو پیش اونی که دارم بهش فکر می کنم..یه دونه بزن تو سرش برگرد
بیا با هم بهش بخندیم

 

 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

 

یه دختر نمیتونه کمکتون کنه تا نمره قبولی بیارید، ولی نمره های قبولیتون میتونه کلی دختر براتون جایزه بیاره، پس به درس خوندن عشق بورزید نه به دخترا !
(سازمان حمایت از آینده پسرای تنها)

نويسنده: reza تاريخ: یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

د نه د و پ نه پ جدید و خنده دار

  

می خواستم به یکی از دوستام زنگ بزنم شمارشو یادم نمی اومد
به گوشی نیگا می کردم شاید یادم بیاد
بعد خواهرم اومده می گه می خوای زنگ بزنی؟
پ نه پ احساسی که بهش دارم یه حسه فوق العادست

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

رفتم در خونه رفیقم
از پشت آیفون می گه تنهایی دادا؟
پ ن پ خونه محاصره ست بهتره مقاومت نکنی

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

با دوستم سه ساعت تو صف نونوایی وایساده بودیم
صف 40 متری نوبتم شده
یارو می گه  پسر جون تو هم نون می خوای ؟
د نه د تا الان قطار بازی می کردیم ما واگن آخرم بودیم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

مراقب جلسه کارت دانشجوییمو گرفته عکسمو دیده می گه خودتی؟
پ نه پ من بیل گیتسم می خواستم ریا نشه این عکسو زدم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

از دستشویی شرکت اومدم بیرون
منشیه یه نگاهی می کنه و با پوزخند می گه دستشویی بودین ؟
پ نه پ آفتابه طفلی کاره واجب داشت رفته مرخصی رفتم جاش واستادم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

دارم تو تختم می خوابم
بابام می گه داری می خوابی؟
پ ن پ  دارم تشکو تست می کنم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

دو دقیقه دیر رفتم سر کلاس
استادمون رفته تو نقش می گه شما دانشجوی این کلاسید؟
پ نه پ دانشجوی کلاس آواز استاد ایرج مهدیانم
مگه شما استاد مهدیان نیستید؟

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

تو جاده پلیس دیدم دستمو کردم بیرون انگشتمو می چرخونم
رفیقم می گه : داری به ماشینای روبرویی علامت میدی؟
پ نه پ انگشتم تو دماغم بوده داغ کرده دارم خنکش می کنم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

میگم آقا خمیر دندون سفید کننده می خوام؟
میگه برا دندونات؟
پ نه پ می خوام کاسه دستشویی رو برق بندازم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

به دوستم زنگ زدم میگم ماشینم روشن نمیشه
میگه استارت میزنی روشن نمیشه؟
د نه د هنوز به اونجا نرسیدیم فعلا با خواهش و تمنا دارم کارمو پیش می برم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

سر جلسه امتحان به دختره میگم سواله 8 چی میشه؟
میگه تقلب می خوای کلک؟
پ نه پ می خواستم سر حرفو باز کنم … عشق نمی خوابه …تو رو خواستن نمی خوابه …

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام
میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟
پ نه پ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

دارم تراکِت پخش می کنم تو خونه ی مردم
بعد یه زنه اومده میگه آقا شما تراکت پخش می کنید؟
میگم پ نه پ نقاشی کشیدم دارم میندازم خونه مردم ، با اس ام اس بهم نمره بدن

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

دارم فیلم گریه دار میبینم
گریه میکردم  مامانم اومده می گه فیلمش گریه داره ؟
پ نه پ خنده داره من دارم گریه می کنم کارگردانشو ضایع کنم !

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

رفتم داروخونه کرم ترک پا بگیرم
می گه واسه پا میخواین؟
پ ن پ میخوام در جهت از بین بردن ترک های کویر لوت گامی برداشته باشم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د


رفته بودم باغمون، چند تا گلابی افتاده بود باغ همسایه رفتم اونارو بردارم
صاحبش اومده میگه رفتی بالا درخت تکوندیش؟
گفتم پ ن پ درخت رو گذاشتم رو ویبره بهش زنگ زدم اینطوری شد

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

رفته بودم از یخچال میوه بردارم، بعد از چند لحظه آژیر هوشمندش بلند شد
مامانم داد زده میگه در یخچالو باز کردی؟
گفتم پ نه پ آژیر قرمزه جنگ شده

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

با یه دسته پول رفتم بانک
کارمند میگه میخوای بریزی به حساب ؟
گفتم پ ن پ عاشقتم اومدم بریزم به پات

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

وسط تابستون رفتم به مدرسه سر بزنم
ناظممون میگه : اومدی ببینی معلمای سال دیگه تون کین؟
گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ اومدم بشینم سر کلاس درس

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

داشتم آهنگو هی جلو عقب میکردم که تکست آهنگو بنویسم
دوستم میگه: تویی هی آهنگو جلو عقب میکنی؟
میگم  پ نه پ خواننده رو این قسمتش خیلی تاکیید داره

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

مامانم میگه ۳۰ سالت شده نمی‌خوای سر و سامون بگیری
میگم یعنی‌ زن بگیرم؟
میگه پـَـ نـَـ پـَـ 12 ساعت کمه ۲۴ ساعته برو تو اینترنت باعث افتخار ما و فامیل شو

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

سگ افتاده دنبالم داشتم فرار میکردم
دوستم گفت سگ افتاده دنبالت
پـَـ نـَـ پـَـ مسابقه دوه میخوام اول شم

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

دارم از شرکت میام بیروون میگم خداحافظ
میگه داری میری ؟
پـَـ نـَـ پـَـ  دارم میام

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

داشتم چایی می خوردم رفیقم یه مگسا زد صاف افتاد توی چایی
گفت : آخ افتاد تو چاییت؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خودش پرید اینتو یه دست به آب برسونه

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟
میگم پـَـ نَ پـَـ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم بریییید برییییییید

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه
هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته

 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

داریم 10 نفری بازی شبکه ای می کنیم
اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ عذاب داره  ولی ما اسکولیم !
 

د نه د و پ نه پ جدید, د نه د

 

به مامانم میگم من میرم کارواش
میگه ماشینم میبری؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم

نويسنده: reza تاريخ: یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

جوک غضنفر

 

به غضنفر میگن اگـه همسر آینده ات رو پیدا کنی چیکار میکنــی ؟

 

میگه : یه چَک میزنم تو گوشش میگم تا حالا کجــا بودی ؟؟؟!


ادامه مطلب
نويسنده: reza تاريخ: یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

جوانمردی ...

آخر مسابقه بوده و دونده اسپانيايي مي بينه که دونده کنيايي خيلي آروم داره

مي دوه. متوجه مي شه که دونده کنيايي فکر مي کنه مسابقه تموم شده. براي

همين به جاي اين که يک برد غيرمنصفانه به دست بياره، مي ره پشت حريفش و

خط پايان رو نشونش مي ده. توي مصاحبه اش هم گفته که وقتي ديدم سرعتش

رو کم کرد مي دونستم که مي تونم ازش جلو بزنم و برنده باشم، اما اين پيروزي

حق من نبود. براي همين رفتم سمتش و خط پايان رو نشونش دادم و اون تونست

اول بشه که البته لايق برنده شدن هم بود.


 


ادامه مطلب
نويسنده: reza تاريخ: یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

نام ماههای هخامنشی منشا بابلی دارند

در دهه های اخیر که ایرانشناسی در غرب دیگر رونق سابق را ندارد . در خود ایران پدیده روی آوردن خانمها به ایرانشناسی است که از این میان دکتر ژاله آموزگار و رقیه بهزادی نیاز ما را به ایرانشناسان غربی کمتر نموده اند. دنیای انترنت هم در این میان بسیاری از جوانان و نوجوانان دختر و پسر علاقمند ایرانشناسی کشور را حتی در خارج از مؤسسات دولتی و دانشگاهی به تکاپو و تلاش تهییج و تشویق نموده است. حتی نوجوانان هم غالبا با استقلال رأی و نظریات صائب به مسائل تاریخی بر خورد می کنند و به تدریج از قهرمانان سیاسی و فرهنگی به قهر جهالت گرفتار شده کشور اعاده حثیت میشود. سخن در این باب کوتاه می کنیم و بر اصل موضوع یعنی اصل بابلی گاهشماری پارسی دورا ن هخامنشیان بر میگردیم. می دانیم در میان چهار قطب فرهنگی کهن یعنی چین ، هند ، بابل و مصر، سرزمین بابل از همه اینها به سرزمین پارس نزدیکتر بوده است. نگارنده قبلاً به موضوع اصل عیلامی گاهشماری هخامنشیان نیز اندیشیده بودم ولی چون عیلام شناسی و فرهنگ لغات عیلامی نظم و نسق سازمان یافته و تدوین شده ای ندارد و نداشته است؛ موضوع را بلا تعقیب و مسکوت گذاشته بودم. اما خود عیلامیان شدیدا از بابل از این پایتخت فرهنگی دنیای باستان متأثر بوده اند و غالبا زبانهای سومری و اکدی و ارامی را به عنوان زبان مراودات اداری و درباری بکار می برده اند. گفتنی است که موضوع عیلام به ایران ربط دارد یعنی ما خود باید تدوین فرهنگنامه عیلامی همت گماریم و این هم در درجه نخست به دولتی ملی ، زمینی ، بدون تبعیض و صرفا مردمگرا نیاز دارد که امیدواریم تا این طایر قدوسی به زودی بدر مان باز آید.

به هر حال وقتی مقاله دکتر ژاله آموزگار را در باب گاه شماری در ایران باستان را از نظر گذراندم معادلهای بابلی نام ماههای پارسیان عهد هخامنشیان که مقابل هر یک از آنها آورده شده بود، فرصتی بدست داد که به تطبیق معانی لفظی این معادل ها برخیزم. معادلات سختی نبودند با فرهنگ لغات اوستایی و سانسکریت و فارسی و سومری و اکدی هم ریشه نامهای پارسی و هم معادلهای بابلی آنها معلوم و اصلیت بابلی ماههای تقویم هخامنشی روشن گردید:

۱) آدو کانیش را به معنی ماه "کندن کانال و راه آب" گرفته اند. اما نظر به معادل بابلی سومری و عیلامی آن یعنی نیسان (ماه نخستین تولیدات کشاورزی) و زیکلی (سیکله کردی، غلات) مفهوم شخم زدن و کاشتن نیز برای آن مناسب می افتد.

۲) ثورا وهره (گراز نیرومند، خنزیر)، این نام را به خطا به ماه سر سبزی نیرومند معنی نموده اند که معادل سومری و اکدی آن یعنی آیّارو (جانور نیرومند، عیلامی زرپکیم) حاوی معنی اصلی آن در ترکیب ثورا (نیرومند) و وهره (گراز) است.

۳) ثایگرسی (ماه چیدن خاروعلوفه جات)، لفظ ثایگر را به معنی سیر گرفته اند که نظر به اینکه ماه برداشتش در فارس و غالب نقاط ایران دیرتر از این است، لذا آن را باید با توجه به کلمه سانسکریتی تیگمه (گیاه) و معادل بابلی آن به همین معنی خار و علوفه در نظر گرفت؛ چه معادل سومری و اکدی آن یعنی سیمانو را هم می توان زمان درو کردن و بسته بندی خارو علوفه جات معنی نمود. مسلم به نظر می رسد در فارسی کنونی واژه سرسبز از همین ریشه ثایگر به یادگار مانده است . نام آرامی و عیلامی این ماه یعنی هدر (آدار) هم به همین معنی سر سبز است.

۴) گرماپد (آتشگیره یا علف آتشگیره ) که لابد از ترجمه ظاهر ایرانی معادل بابلی و عیلامی این ماه یعنی دئوزی (ماه خرچنگ)/دموزی در شکل ظاهری پارسی آن دمو (دما/حرارت و آتش) و زی (زا، زاینده) عاید شده است.

۵) اورنابخشی (داغ کننده= ماه رمضان اعراب و زیلتم آرامی عیلامی یعنی ماه شدت گرما) با ماه سومری آبو (داغ، گرم) مطابق است. برخی این نام را درن باجی (ماه خداوند درندگی) خوانده اند که با معادل منطقه البروجی سومریش شیر همخوانی دارد.

۶) گرماپسی (ماه فروکش کردن شدت گرما= ماه شمبلت مندائیان) یا کرباشیش (ماه الهه پاکیزگی) که معادل ماه بابلی اولولو (قابل تحمل شدن[شدت گرما] و ماه الهه شادی و خوشی= ایشتار) می باشد. کرباشیش و گربشیش را می توان علی القاعده صورتهایی از گرماپسی گرفت. معادل آرامی عیلامی بلیلیت این ماه را می توان به معنی ماه گرمای الهه شادی و خوشی (ایشتار) گرفت. این ماه به ایشتار منسوب بوده است.

۷) باگیادی (ماه بذل و بخشش) که این نام به وضوح با نام سومری تشریتو (در اصل بابلی خود یعنی ماه اغازین نیمسال دوم و ماه برابری و اشتراک مساعی و همکاری) مطابقت دارد. معادل عیلامی / آرامی آن منشرکی/ حلیمه را نیز می توان ماه بخشش مشترک و همگانی و عدالت گرفت.

۸) ورکه زنه (گزنده زهر دار) با ماه بابلی آراه سمنه ( ماه سیمانو یعنی ماه عقرب یا مار سّمی) یکی است. معادل عیلامی آرامی آن لنکلی (مرگبار) نیز گویای همین مفهوم است.

۹) آثی یادیا ( مراقبت و محترم شماری آتش) با ماه بابلی کیسیلیمو (امنیت و تدارک هیزم برای اتش) مفهوم واحدی را اراده می نماید. نام آرامی عیلامی معادل آن شبری (ماه کبریت) است.

۱۰) انامک (بالا آمدن ابرها= رهل آرامی عیلامی) با نام ماه سومری معادلش تبتو (ماه آبهای سیلابی) مناسبت و همخوانی دارد. نام آرامی عیلامی دیگر آن شرمی به معنی جاری شدن آبهای فراوان است.

۱۱) زمیمه (در خانه ماندن) با سباتو (آرامش در خانه) در معنی ماه استراحت در خانه اشتراک دارد. ماه عیلامی معادل یعنی کوتممه به آرامی به معنی ماه استراحت بسیار است.

۱۲) ویاخنه (ماه شخم زدن) با آدارو ( شیار کشیدن و شخم زدن) هم مفهوم است. نام عیلامی معادل ویاخنه یعنی اشه توک پی را می توان به آرامی عیلامی به معنی شخم زنی از برای کشاورزی گرفت.

اگر مفهوم نام ماههای عیلامی قدیم مشخص می بود (که لابد با نام ماههای بابلی و پارسی مربوط هستند) می توانستیم با اطمینان و دقت بیشتر در این باب سخن گوئیم. در عمل برعکس می توان به تعیین و محک زدن معنی نامهای عیلامی مجهول از روی معادل های پارسی و بابلی برآمد. نگارنده در این باب به استعانت از زبانهای عربی/آرامی و کردی این نامهای عیلامی را قابل تبیین با زبان آرامی دیدم که آنها را در متن فوق منظور داشتم.

جدول ۳ ـ نام ماههای سال در گاه شماری هخامنشی (پارسی باستان ) و معادل عیلامی قدیم و پارسی /عیلامی جدید و بابلی آنها بر اساس کتیبه بیستون و الواح خزانه تخت جمشید (مأخذ مرکز تقویم، وابسته به دانشگاه تهران)

 

ردیف / پارسی باستان/ عیلامی قدیم/ پارسی/عیلامی جدید بابلی

۱ /آدوکَنَیشه زیکلی / هَدُوکَنَّش / نیِسَنُّو

۲ / ثورَ واهَرَ/ثورواهر / زَرپَکیم / ثورمَر/ثورمر / اَیّارو

۳ / ثایگرَچِش هَدَر / /ساکُورَیزیش/ سیمَنُّو

۴ / /گَرمَ پَده هَلّیمِه / کَرمَبتَش / /دُوئوزو/دوموزو

۵ / دَرَن باجیش/اورناباخشی / / زیلَّتَم تُورنَبزیش/ آبو

۶ / /کارباشیَش / بِلیلیت /کَربَشیَش / اُولولو

۷ / باگیَادِش مَنشَرکی/ بَکِیَتیش /تَشریتُو

۸ / ورکَزَنه لَنکِلی / مَرکَشَنَش/ / اَرَهسَمنَه

۹ / /آثیادیه شیبَری / هَشییَتیش/ کیسیلیمُو

۱۰ / اَنامَکَه شِرمی/رهل/ هَنمَکَش / تِبِتُو

۱۱ / ثویووا/زمیمه / کوت مَه مَه سَمی یَمَش/ شَباتو

۱۲ / ویاخنَه /وییَخنَه / اَشّه توک پی میَه کَنّش / اَدّارُو

مقاله تحقیقی دکتر ژاله آموزگار را در اینجا با اصلاح اشتباهات تایپی آن از روزنامه اطلاعات نقل می نمائیم، گرچه ایشان و منابعشان محک اساسی در این باب یعنی معنی نام ماههای های بابلی را که خود از آنها یاد نموده اند؛ به عنوان محک متقابل نادیده گرفته و از ارائه نظریات صائب و دقیق در این باب دور مانده و ناچار به تکرار اقوال مستشرقین غربی قرن پیش گردیده است.

● گاه شماری در ایران باستان

دکتر ژاله آموزگار

سرزمین ایران با تمدن کهنسال خود در تاریخ دانش گاه شماری جهان جایی بسیار ارزنده دارد و تقویم کنونی ما که یکی از کم نظیرترین و دقیق ترین و احتمالاً منطقی ترین تقویم های دنیاست، راهی بس دراز پیموده تا صورت کنونی را به خود گرفته است. گاه شماری ایران در طی تاریخ خود، به دلایل عدیده، ماههای سرگردان، جشنها و نوروزهای چرخان و سالهای نامنظم کبیسه اجرا نشده، بسیار داشته است. بزرگان بسیاری، غالباً ناشناس، به جان کوشیده اند تا سرانجام این راه پرنشیب و فراز در نوردیده شود و تقویمی به صورت کنونی از گذشتگان نامدار به دست ما برسد که بتوانیم به آن بنازیم و چون میراثی گرانبها، به فرزندان خود بسپاریم. اما تنها سرزمین ما نبوده است که برای یافتن راهی درست، برای سنجش زمان، از سنگلاخ ها گذشته است. این مسئله از دیرباز و از هزاره های پیشین ذهن انسانها را به خود مشغول کرده است.

بشر نخست شب و ماه را ملاک قرار داده است و شاید دلیل آن این باشد که غالباً ماه را نماد جامعه شبانی و خورشید را نماد جامعه کشاورزی می دانند و جامعه شبانی، در بسیاری از فرهنگها، بر جامعه کشاورزی تقدم داشته است. از سوی دیگر، دسترسی به تغییرات ماه، برای سنجش زمان آسان و عملی بوده است. هر کسی می توانسته با چشم خود تغییرات ماه را در شب ها ببیند و با ماه از هلال یا غُرّه تا بدر و از بدر تا ناپدید شدن ماه یا سَلخ پیش برود.اما دگرگونی های خورشید و آگاهی از تغییرات زمانی آن می توانست فقط در انحصار گروهی ویژه باشد.

در گاه شماری ماهی (یا قمری، آغاز و پایان هر شبانه روزی نیمه شب بود؛ بابلی ها یک شب و یک روز کامل را به عنوان روز کامل حساب می کردند و در میان اقوام آریایی اصل واحد زمان برای حساب مدت کوتاه، شب بود. در حالی که در گاه شماری کاملاً خورشیدی، رسیدن مرکز قرص خورشید به محاذات نصف النهار، آغاز و پایان محسوب می شد.

در سرزمین ما هم گاه شماری نخست برمبنای ماه بود، همچون هند و همچون بین النهرینی که میراث فرهنگ غنی سومری و سپس بابلی را با خود دارد. جای پای این موضوع را در اوستای کهن نیز می بینیم. در حدود پنج قرن پیش از میلاد، گاه شماری برمبنای ماه با گاه شماری خورشیدی که احتمالاً رهاوردی از مصر بود، درآمیخت.

برای دوره هخامنشی، هرودت (کتاب سوم، ۹۰) اشاراتی به سال ۳۶۰ روزه دارد. او از ۳۶۰ اسب سفید داریوش سخن می گوید که به ازای هر روز از سال خراج می گرفت. پلوتارک نیز روایتی (احتمالاً نادرست) را نقل می کند که اردشیر دوم ۳۶۰ زن به شمارش ۳۶۰ روز سال داشت.

پس این دوره، دوره دوازده ماهِ سی روزه است که نیاز به اجرای کبیسه دارد تا با سال خورشیدی همسانی یابد؛ از این روی هر شش سال یک بار ماهی اضافه بر ماه های دوازده گانه به عنوان ماه سیزدهم بر سال افزوده می شد.

نام ماه های دوازده گانه تقویم دوره هخامنشی را برمبنای سنگ نوشته های هخامنشی و به خصوص سنگ نوشته بیستون می توان مورد بحث قرار داد. نام نه ماه از این ماهها مستقیماً در این کتیبه ها ذکر شده است و بازسازی نام سه ماهی که در روایت فارسی باستان نیست، از روی متن های ایلامی و بابلی امکان پذیر هست. ترتیب این ماهها چنین است:

ماه اول Adu Kanaisa نامیده می شود که مطابق با ماه فروردین زردشتی و Nisann بابلی است. این واژه را ترکیبی از adu به معنی <راه آب> و kan در مفهوم <کندن> می گیرند. این مفهوم نشان دهنده از سرگیری فعالیتهای کشاورزی در آغاز بهار است. احتمالاً این فعالیتها از ماه پیش یعنی آخرین ماه سال آغاز می شود؛ چون مفهوم نام ماه دوازدهم نیز با این معنی هماهنگی دارد.

ماه دوم در کتیبه های هخامنشی suravahara نامیده می شود. که همزمان اردیبهشت ماه است و در بابلی Ayyaru نامیده می شود. ارتباط نام فارسی باستان این ماه با واژه Vahara، که نیای واژه <بهار> است، کاملاً روشن است. بخش اول آن می تواند هم به معنی <جشن و سور> باشد و هم به معنی <نیرومند>. پس مفهوم نام این ماه هخامنشی می تواند <بهار کامل>، <اوج بهار> یا <بهار نیرومند> معنی دهد که خود حاکی از اوج گیری گرماست.

ماه سوم که در کتیبه های هخامنشی thaigarci نام دارد، برابر با ماه خرداد است و در بابلی Simmannu نامیده می شود. یافتن مفهوم قابل قبولی برای نام این ماه کارآسانی نیست. برخی آن را ترکیبی از واژه thaigar به معنی <سیر> و ci به معنی چیدن می دانند.

ماه چهارم garmapada نامیده می شد که همزمان با تیر ماه است و در بابلی Dumuzu نامیده می شود. در نام این ماه ترکیبی از garma به معنی <گرما> و Pada به معنی <زمان> را می توان دید.

نام ماه پنجم که همزمان مرداد ماه است، در کتیبه های هخامنشی نیامده است و از روی متنهای ایلامی به صورت urnbaxsi یا Drnabaji بازسازی می شود. این ماه در بابلی Abu نامیده می شود. در بخش دوم ترکیب نخستین (urnabaxsi) واژه baxsi را می توان به معنی بخشیدن و در قسمت دوم ترکیب دوم (Drnabaji) واژه baji را می توان به معنی <باج و خراج> گرفت و برای قسمت اول هر دو ترکیب مفهوم قابل قبولی نمی توان عرضه کرد.

نام ماه ششم که برابر شهریور ماه است، در کتیبه ها ذکر نشده است. نام بابلی آن Ululu است. از روی متون ایلامی به صورت Garmabaxsi یا Xaropasiya بازسازی می شود. در بخش اول ترکیب دوم می توان واژه Xara<خار> را دید با واژه Pasiya به معنی به هم بستن. یعنی ماهی که در آن خار را دسته می کنند. این مفهوم چندان منطقی به نظر نمی رسد. در ترکیب اول نیز Garma<گرما> و baxsi<بخشیدن> مشخص است، ولی مفهوم این ترکیب نیز با زمان ماه هم آهنگی چندانی ندارد.

نام ماه هفتم Bagayadi نام بابلی آن Tasritu است، بسیار مورد توجه و بحث پژوهشگران قرار گرفته است. آن را ترکیبی از واژه baga به معنی <خدا> و yadi به معنی <به جای آوردن آیین نیایش خدایان> دانسته اند و نشانه ای از راهیابی عنصر دینی در گاه شماری هخامنشی. این ماه برابر ماه مهر است و این سؤال پیش می آید که: آیا منظور از baga ایزدمهر است؟ این احتمال نیز داده می شود که این ماه صرفاً ماه تقسیم هدایا و شیرینی ها بوده و بازمانده ای از جشن پارسی z bayya را شاید بتوان در آن دید. ضمناً baga را به عنوان نیای واژه <باغ> که مفهوم <سهم> و <بخشی از زمین> را دارد، نمی توان از نظر دور داشت.> قرائنی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه آغاز سال در اعتدال پاییزی، یعنی در آغاز این ماه قرار داشت. جشن معروف مهرگان نیز در این ماه اجرا می شد.

نام ماه هشتم که برابر ماه آبان است، در کتیبه های هخامنشی وجود داشته است ولی در اثر مرور زمان پاک شده. نام بابلی این ماه Arahsamna است. بازسازی نام این ماه در فارسی باستان به صورت Vrkazana یا Vrkajana است که واژه اول آن Vrka به معنی <گرگ> و واژه دوم آن اگر Zana خوانده شود، یعنی ماهی که در آن گرگ زاییده می شود و اگر Jana گرفته شود، یعنی ماهی که در آن گرگ شکار می شود.

ماه نهم Aciyadiya نام دارد که برابر ماه آذر است و نام بابلی آن Kislimu است. مفهوم آتش را در نام این ماه می توان دید: Aci در فارسی باستان نیای واژه آذر است. (واژه آتش، واژه ای قرضی از صورت اوستایی آن است.) جزء دوم Yadiya معنی نیایش و ستایش را می دهد پس این ماهی است که در آن آتش نیایش می شود. این مورد از موارد نادری است که نشانه ای از خدایان مزدیسنی و آیینهای مربوط به آنها را در این گاه شماری می توان دید

ماه دهم که برابر ماه دی است، در فارسی باستان Anamaka نامیده می شود و نام بابلی این ماه Tebetu است. مفهوم نام این ماه می توان <ماه بی نام> باشد. این معنی بحثهایی را پیش آورده است. شاید بتوان در آن نشانه ای از فرهنگی بسیار کهن دید؛ دورانی که ماه زمستان چون با هیچ فعالیت انسانی تطابق نداشت، بی نام بود. برخی تصور می کنند که در این نام اشاره به ایزدی اسرارآمیز است. همچنین در مورد اطلاق آن به اهوره مزدا، یا میتره نظریات تردیدآمیزی را اظهار کرده اند. این نام در سنسکریت برای نامیدن ماه اضافی به کار می رود و در زیر اشاره می کنیم که نام دی در گاه شماری زردشتی از واژه اوستایی daovah می آید که صفت دادار اهوره مزداست.

نام ماه یازدهم که برابر ماه بهمن است، در نوشته های فارسی باستان نیامده است. شکل ایلامی آن نیز به صورتی است که مشکل بتوان از آن به نتیجه قابل قبولی رسید. شاید بتوان آن را Zamima خواند، هم خانواده با واژه zam که به معنی زمستان و فصل سرد است که بیشتر دور از ذهن است. نام بابلی این ماه sabatu است.

سرانجام ماه دوازدهم که Viyaxna یا (vayaxvna) Viyaxana نام دارد که در آن به آسانی نشانه ای از <کندن> و شخم زدن را می توان دید و با ماه اول سال نوعی هماهنگی دارد و نشان دهنده آغاز فعالیتهای کشاورزی است. حتی نشانه هایی از این هست که در دورانی آغاز سال در این ماه قرار داشته است. نام بابلی این ماه Addaru ا ست.

همان طور که مشاهده شد، نام ماهها بیشتر با مسائل کشاورزی ارتباط دارد. ترکیب روزها در گاه شماری هخامنشی با عدد مشخص می شد، مثلاً: <از ماه ویَخنَه چهار روز سپری شده بود. پنج روز از ماه گر مه پَده گذشته بود> و غیره.

در مورد زمان و نحوه برقراری گاه شماری زردشتی نظریات متفاوت است. برخی بر این عقیده اند که پارسیان در مرحله ای شاید در دوره اردشیر دوم که با مناسک دینی جدیدی روبرو هستیم، برای درست کردن سالنمایی جدا از این سالنما، برای استفاده در سراسر مجامع دینی پیشگام شدند و احتمالاً دین مردان برجسته همه ایالتها فراخوانده شدند تا پیرامون این اقدام مهم به مشورت بپردازند و سالنمای زردشتی به ابتکار پارسیان احتمالاً در اواخر دوره هخامنشی به وجود آمد.

این نظریه مورد قبول گروهی دیگر از دانشمندان قرار نمی گیرد و چنین استدلال می کنند که اگر این تقویم در این دوره وارد شده باشد، می بایست نام ماهها به فارسی باستان ترجمه شود. در حالی که نامهای شهریور و مهر صورت فارسی باستان ندارند و برخی از نامهای ماهها صرفاً زردشتی هستند؛ مانند فروردین و اردیبهشت و بهمن. تنها زبانی که در این میان می تواند نقش میانجی داشته باشد، زبان پارتی است. پس احتمالاً این تقویم و نامهای اوستایی ماهها، نخست در ایران شرقی مورد قبول قرار گرفت و اجرا می شد، سپس در دوره اشکانیان و به خصوص در عهدی که پس از دگرگونیهای فرهنگی دوره سلوکیان گرایش بیشتری به فرهنگ ایرانی پیدا شد، احتمالاً در حدود قرن اول میلادی، در ایران غربی نفوذ کرد.

 

در این گاه شماری زردشتی سال دوازده ماه دارد که هرکدام به نام ایزد یا امشاسپندی نامیده می شود. این نامها هنوز پس از گذشت سالیان، برتارک ماههای ما می درخشند. نام هر شش امشاسپند (بهمن، اردیبهشت، شهریور، اسپندارمد، خرداد و امرداد) در این فهرست جای دارد. این ماهها سی روزه هستند. پنج روز باقیمانده از ۳۶۵ روز به نام پنج روز <بهیزک> یا <اندرگاه> یا <پنجه دزدیده> (خمسه مسترقه) یا تروفته (پهلوی : truftag<دزدیده>) به پایان ماه دوازدهم، افزوده می شدند. متون اوستایی کهن و متأخر، تقسیمات سال را به این صورت منظم، گزارش نمی کنند، حتی نام نوروز نیز در هیچ بخش اوستا نیامده است؛ اما نام روزها و ماهها که بر روی آثار بازمانده از دوره اشکانی و به خصوص در سفالینه های نسا دیده می شود، تطابق کامل با تقویمی دارد که در زیر توضیح داده می شود: نام دوازده ماه در بندهشن آمده است.

برخی از پژوهشگران عقیده دارند که ترتیب نام گذاری ماهها در تقویم زردشتی از فلسفه خاصی پیروی می کند. سال با ماه فروردین آغاز می شود که به <فروهر>ها یا <فروشی>ها اختصاص دارد. فروهرها، همزادان آن جهانی آدمیان هستند که پیش از آفرینش مادی مردمان در آن جهان به وجود می آیند و پس از مرگ مردمان نیز همچنان در دنیای دیگر جاودانه زندگی می کنند و از کیفرها و مجازاتهایی که روانها متحمل می شوند، به دورند و حالت جنگجویانه دارند و اهوره مزدا را در نبرد او با اهریمن و دیوان یاری می دهند. واژه فروشی در اوستا مؤنث است.

در دوران باستان عقیده عمومی بر این بود که فقط پهلوانان دارای فروهر هستند؛ ولی بعدها باورهای مردم این موهبت را شامل همه مردمان کرد. به اعتقاد ایرانیان باستان فروهرها، در ماه فروردین به زمین باز می گردند و هر یک به خانه خود فرود می آیند، ده روزی، (پنج روز پیش از پایان سال یعنی در آخرین گاهنبار و پنج روز بعد از شروع سال نو) و به روایتی تا روز فروهر ماه فروردین (یعنی روز نوزدهم ماه) در روی زمین به سر می برند. آنها از دیدن پاکیزگی و درخشندگی خانه بازماندگان خود دلخوش می شوند و برای شادکامی و برکت خاندان دعا می کنند.

برای آمدن آنها به روی زمین و برای اینکه راه را به فروهرها بهتر بنمایانند، رسم بر این بود که در شبهای آخر سال، و احتمالاً در آغاز پنج روزِ آخرین گاهنبار و در شب نوروز بزرگ، مراسم آتش افروزی بر بامها انجام می دادند که هم راهگشای فروهرها باشد و هم به دور و نزدیک آگاهی دهند که سال نو می آید. و احتمالاً بازگشت فروهرها در پایان اقامتشان در زمین به بدرقه ای باشکوه نیاز دارد که همه خانه ها را ترک می کنند و در دامن دشت و صحرا با آنان بدرود می کنند.

اردیبهشت Ardavahista / Asavahista اوستایی، نام یکی از امشاسپندان است که موکل بر آتش است و زمان این ماه هنگامی است که گرمای تابستان در فلات فارس رفته رفته احساس می شود.

جشن <بهار بوده> که همزمان با نخستین گاهنبار <مَدیوزرم> و در اسطوره زندگی زردشت به وضوح به آن اشاره می شود، در این ماه قرار دارد. یکی از وظایف اردیبهشت امشاسپند نظارت بر نظم های زندگی است. به خصوص کوشش او بر این است که گیاهان نیز به سامان برویند و رشد کنند، این ماه اوج رویش گیاهان است.

خرداد Haurvatat) در اوستا) و امرداد Amartata) در اوستا) دو امشاسپند مؤنثی هستند که موکل برگیاه و آب و تندرستی اند و بانوانه بر مسائل مربوط به خوراک که بنیان آن برکشاورزی است، نظارت دارند. این دو ماه سوم و پنجم در دو طرف ماهی هستند که در تقویم کنونی ما تحت تأثیر فرهنگ ایران غربی تیر نامیده می شود. واژه تیر را هم می توان از tirya به معنی <سریع> گرفت و یا از tigra به معنی <تیر> این نام به جای تیشتر tistrya) در اوستا) آمده است که ایزد باران است و شاید اعلام کننده بارانهای تند و متناوبی که پس از گرمای شدید، انتظار آن را می توان داشت. نقش باران در کشاورزی و نقش کشاورزی که در خوراک و وظیفه این دو امشاسپند مؤنث خرداد و امرداد در مورد تأمین غذا، در نحوه قرار گرفتن نام این ماهها قابل توجه است.

ماه شهریور ra Vairya) تXsaدر اوستا) نام امشاسپندی است که موکل بر فرمانروایی خوب است و بر کانیها نظارت دارد و به عبارت دیگر سرور دارایی و ثروت است. ماه شهریور ماهی است که محصول برداشت می شود، تلاشها به بار می نشیند و دارایی به خانه می آید.

ماه هفتم، ماه مهر یا ماه میتره در اعتدال پاییزی به جای اعتدال بهاری قرار داشت و جشن مهرگان که در این ماه قرار دارد، همسان جشن نوروز بود. دراین ماه پاشیدن بذر انجام می شد و اهمیت آن همسان آغاز بهار بوده که زایش است و نوزایی.

ماه هشتم ماه آبان ماهی است که در سرزمین پارس انتظار بارش باران می رفت. این ماه به آبها و به بانوی آب (اناهیتا) تعلق دارد. همچنان که <آبان یشت> اوستا نیز مختص این ایزد بانوست.

ماه نهم ماه آذر است در مفهوم آتش، این ماه زمینه را برای ماه سخت و سردی فراهم می کند. در این ماه سرما فرا رسیده، ولی سخت تر از آن در راه است. از این رو در این ماه جشنهای متعدد مربوط به آتش برگزار می شد. جشنی به نام <آذر جشن> روز نهم آذر(آذر روز از آذرماه) مرسوم بوده است. بیرونی از جشن دیگری که در ماه آذر برگزار می شد، سخن می گوید. جشن های دیگر نیز منسوب به ماه آذر در آثار بیرونی آمده است.

ماه دهم یا ماه دی از day به معنی آفریدن، صفت اهوره مزداست، این ماه که سخت ترین ماه سال به شمار می آمده است، برای تبرک باید لقب اهوره مزدا را داشته باشد تا مردمان در برابر دیو سرما نیرومندتر و مقاوم تر از همیشه باشند و به عبارت دیگر قداست نام از آفات جلوگیری کند. احتمال می دهند که در دورانی سال با این ماه شروع می شد؛ زیرا در پایان ماه آذر و آغاز ماه دی، شب، درازترین زمان خود را می گذراند و بعد، از فردا خورشید نیرو می گیرد و رشد می کند و این پیروزی روشنی بر تاریکی است.

ماه یازدهم یا بهمن Vohu manah) در اوستا) به معنی اندیشه نیک، نام نخستین امشاسپند مقرب درگاه اهوره مزداست که در دنیای اهورایی در دست راست اهوره مزدا قرار دارد و شاید بدین مناسبت است که در این گاه شماری نیز بلافاصله پس از ماه دی قرار دارد.

ماه دوازدهم یا ماه اسفند، ماه سپندارمذ( Spanta Armaiti در اوستا) است، امشاسپند و ایزد بانوی نگاهبان زمین. در این ماه، زمین پس از تاراج زمستان کم کم گرم می شود و جان می گیرد و برای دانه های غله و بذرهای پاشیده که در آغوش دارد، زمینه رشد فراهم می کند و بدین سان سال کهن تمام می شود و سال نو از راه می رسد.

□□□

ترتیب روزها نیز در تقویم زردشتی با مسائل آیینی و با خدایان زردشتی ارتباط مستقیم دارد. هر روز ماه به نام ایزدی یا امشاسپندی تبرک می شود. هفته به صورتی که متداول تقویم امروز ماست، در تقویم زردشتی وجود نداشت. هفته با نام های امروزی آن، زیربنای بابلی دارد؛ ولی سی روز ماه زردشتی به گونه ای به چهار بخش تقسیم می گردد: دو هفت روز و دو هشت روز، که بر سر هر کدام از این چهار بخش، نام اهوره مزدا یا صفت و لقب او <دی> دیده می شود و برای اینکه روزهای <دی> با هم اشتباه نشوند، آنها را با نام روز بعد مشخص می کنند. در نام گذاری روزهای ماه نیز فلسفه و ترتیب خاصی دیده می شود:

بخش اول که هفت روز است، در راس آن نام اهوره مزدا و به دنبال آن نام شش امشاسپند می آید؛ به این ترتیب: ۱ اهوره مزدا، ۲ بهمن، ۳ اردیبهشت، ۴ شهریور، ۵ اسفند، ۶ خرداد ، ۷ امرداد.

بخش دوم نیز هفت روز است. لقب اهوره مزدا در راس آن قرار دارد و نام خدایانی که به دنبال می آیند، پدیده های طبیعت را نشان می دهند؛ به این ترتیب:

۸ دی به آذر، ۹ آذر، ۱۰ آبان، ۱۱ خور(خورشید)، ۱۲ ماه ۱۳، تیر(موکل بر باران) ۱۴ گوش(ایزد موکل بر چهارپایان و حافظ روان گاو نخستین).

بخش سوم که هشت روز را دربرمی گیرد، با نام <دی> شروع می شود و بلافاصله پس از آن نام <مهر> می آید، در حقیقت همچون تقسیم بندی ماههای سال که نیمه دوم سال به مهر سپرده می شود، گویی بر نیمه دوم روزهای ماه نیز مهر سروری دارد. ایزدانی که به دنبال می آیند، با مهر مرتبط هستند: ۱۵ دی به مهر، ۱۶ مهر، ۱۷ سروش(ایزد فرمانبرداری که همکار مهر در سر پل چینوَد است)، ۱۸ رش (ایزد دادگری و خدای ترازودار که ثوابها و گناهها را همراه مهر و سروش در سر پل چینوَد می سنجد)، ۱۹ فروردین(که با فروهرها و روح درگذشتگان ارتباط دارد)، ۲۰ بهرام / ورهرام(ایزد نبرد و پیروزی که روان را در گذر به جهان دیگر یاری می کند)، ۲۱ رام (ایزد آرامش بخش)، ۲۲ باد (با ایزد وای ارتباط دارد) و این سه ایزد اخیر همکاران هم به شمار می آِیند.

بخش چهارم که هشت روز دارد و نام دی بر تارک آن است، بیشتر به ایزد بانوان اختصاص دارد: ۲۳ دی به دین، ۲۴ دین (ایدز بانوی موکل بر بینش درونی و انتخاب درست دین، ایزدی که روان درستکار را در پل چینود همراهی می کند) ۲۵ اَر د/ اَشی(ایزد بانوی دارایی و خوشبختی و برکت)، ۲۶ اشتاد (جفت آسمان در زمین و ایزد بانوی راستی و عدالت) ۲۷ آسمان، ۲۸ زامیاد (گونه ای از سپندارمد و ایزدبانوی زمین) ۲۹ مارسپند/ منثره سپند (ایزد موکل بر گفتار مقدس)، ۳۰ انارام / انَغرام ( ایزد موکل بر روشنایی های بی پایان).

پنج روز باقیمانده از ۳۶۵ روز خورشیدی که <پنجه دزدیده ) یا <بهیزک> است به نام پنج بخش از نخستین سرودهای گاهانی نام گذاری شده اند: اهنودگاه( ( ahunawad، اوشتودگاه ( ( ustawad ، سپندمدگاه ( ( Spandomad، و هو شهر/ و هو خشثرگاه( ( Vohusahr، و هشتوئیشت گاه( ( Vahistoistاین روزها، روزهای پایانی سال هستند که ششمین گاهنبار را نیز شامل می شوند.

نقصان شش ساعت و در واقع پنج ساعت و ۴۸ دقیقه و ۵۱/۴۵ ثانیه نسبت به سال شمسی حقیقی، یک روز در چهار سال می شد که در صد و بیست سال به یک ماه بالغ می گشت. آن وقت یک ماه به به صورت ماه سیزدهم بر سال می افزودند و آن ماه اضافی در زمان اجرای اولین کبیسه به نام ماه اول سال می خواندند و در واقع ماه اول را تکرار می کردند، یک فروردین در پایان سال و یکی دیگر به دنبال آن، در آغاز سال. پس از آن تا صد و بیست سال سال دیگر، باز بدون کبیسه، با سال ناقص مدارا می کردند و در پایان این دوره صد و بیست سال، دیگر بار یک ماه، برسال می افزودند و این بار اردیبهشت را مکرر می ساختند و هکذا. سالی که در آن کبیسه انجام می گرفت، <سال بهیزک> خوانده می شد و سال مبارکی به شمار می آمد، مالیاتها بخشوده می شد و جشنهای خاصی برپا می گردید.

بعد از اسلام، ایرانیان گاه شماری ایرانی را در میان خود نگاه داشته بودند و به جز ماه روزه و حج، در سایر موارد از تقویم ایرانی استفاده می کردند و جشنهای خود را نیز بر منوال سابق برپا می داشتند. البته بودند ایرانیانی همچون غزالی که مخالف برپا داشتن مراسم ایرانی و به خصوص نوروز بودند؛ ولی شعوبیه به خصوص براجرای مراسم نوروز اصرار داشتند و برگزاری دو جشن بزرگ ایرانی یعنی نوروز و مهرگان را به بزرگان دین نسبت دادند.

در اواخر دوره ساسانی، به دلیل نابسامانی های حکومتی، کبیسه ای که می بایست اجرا شود، انجام نگرفت و بعد از اسلام نیز این عمل مورد اهمال قرار گرفت ظاهراً این <اندرگاه> در آخر آبان می بایست انجام گیرد و نشده بود. در ضمن اعمال ماههای قمری، در تشکیلات اداری، اشکالات فراوانی از لحاظ اخذ مالیات پیش آورد. چون مردم در مهرگان و نوروز مالیات یا خراج می پرداختند و گردان بودن این روزها همه نظم ها را به هم زده بود؛ لذا در همان آغاز، بیشتر برای نفع دستگاه خلافت، تغییراتی در این مسیر صورت گرفت.

در زمان هارون الرشید، یحیی برمکی به شکایت دهقان ها در مورد اشکالاتی که عدم اجرای کبیسه ایجاد کرده بود و دست تنگی آنان در موقع پرداخت مالیات، رسیدگی کرد و نوروز را عقب تر برد. المعتضدبالله، در سال ۲۸۲ هجری قمری باز در راستانی منافع حکومتی، دستور به اجرای کبیسه داد، برای اینکه موقع پرداخت خراج را در سال با برداشت محصول و فعالیت های کشاورزی دهقانان یکسان کند و امرا مکرر در این زمینه تغییراتی دادند.

ولی بهترین و رایج ترین اصلاحی که در زمینه گاه شماری در ایران، بعد از اسلام به عمل آمد، همان ایجاد <تاریخ جلالی> یا <ملکی> بودکه در دوره ملکشاه سلجوقی در سال ۴۷۱ هجری قمری صورت گرفت. اعتدال ربیعی در این سال در فروردین ماه بود. از این موقعیت استفاده شد و اول سال در اول برج حمل (یعنی روز اول بهار) قرار گرفت و نوروز که تا آن زمان حتی در سال شمسی هم سیار بود، ثابت شد و به <نوروز سلطانی> معروف گشت.

برای ثابت نگاه داشتن در سال شمسی، کبیسه بسیار دقیقی را برقرار کردند؛ بدین سان که ساعتهای باقی مانده را هر چهار سال یک بار، به صورت یک روز بر سال افزودند و درنتیجه روزهای سال ثابت شد؛ اما در میان جوامع سنتی زردشتی، تقویم قدیم به جای خود باقی ماند و مدتها، غالباً از دو نوع گاهء شماری سخن گفته می شد: یکی به نام <تقویم جلالی> و یکی به نام <قدیم>؛ مثلاً می گفتند فروردین جلالی، آذر ماه قدیم!

تاریخ هجری شمسی با ماههای برجی: (حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو، حوت) از اوایل سال ۱۳۲۹ ق، به طور رسمی در ایران اعمال شد. نام این بروج در متون پهلوی به ترتیب به این صورت آمده است: Warrag (بره)، gaw (گاو)، dophikar(دو پیکر)، karzagn(خرچنگ)، sagr(شیر)، hosag (خوشه)، tarazug (ترازو)، gazdum (گژدم)، nemasp (نیماسب)، wahig (بزغاله)، dalo(دلو)، mahig (ماهی)، ده ماده سوم قانون محاسبات عمومی در مجلس دوم، در تاریخ بیست صفر ۱۳۲۹ چنین نوشته شده است: <مقیاس زمان، بعد از این در محاسبات دولتی سالهای شمسی و ماههای شمسی (بروج) خواهد بود>. از یازده فروردین ۱۳۰۴ هجری شمسی (مطابق با ۱۳۴۳ هجری قمری) سال ایرانی باماههای فعلی برپایه ماههای کهن ایرانی اعلام شد.

روزها هم تقسیماتی داشته اند. شبانه روز به پنج گاه یا زمان تقسیم می شد:

ادامه مطلب

نويسنده: reza تاريخ: یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

چگونه در خانه داری خلاق باشیم؟
چگونه در خانه داری خلاق باشیم؟

نظافت شیشه‌ها
برای پاکیزه نمودن شیشه‌ها مقداری نشاسته، ذرت و در صورت امکان آمونیاک به آب اضافه کنید . پنجره‌ها را با محلول آب و صابون بشویید و سپس با یک روزنامه خشک پاک کنید . همجنین می‌توانید شیشه‌ها را با محلولی از آب گرم و سرکه تمیز کنید .برگ‌های خارجی سبزیجات
خارجی‌ترین برگ‌های سبزیجات را جدا نکنید . مگر آن که برگ‌ها واقعاً فاسد و غیرقابل استفاده باشند ، زیرا این برگ‌ها سرشار از مواد مغذی هستند .

 

زرده خاکستری رنگ
اگر می‌بینید زرده تخم‌ مرغ پس از پختن رنگی متمایل به خاکستری یا سیاه پیدا می‌کند ، نگران سلامت آن نباشید، این رنگ مربوط به سولفور آهن بوده و مصرفش زیانی ندارد .

پوست تخم‌مرغ را دور نریزید
پس از مصرف تخم‌مرغ ، پوست آن را داخل ظرف دهان باریکی که حاوی آب سرد است بیندازید و در ظرف را ببندید پس از گذشت یک شبانه‌روز از آن برای آبیاری گلدان‌های آپارتمانی استفاده کنید .

مصرف شیر پاستوریزه
اگر شیر پاستوریزه بیش از ۴۸ ساعت در یخچال باقی بماند و علائم فساد در آن ظاهر نشود ، می‌توانید از آن برای تهیه غذا یا مصرف روزانه استفاده کنید ،‌به شرطی که قبل از مصرف شیر را برای مدت حداقل ۱۰ دقیقه بجوشانید .

 گوشت سوخته
اگر هنگام آشپزی گوشت غذا سوخت ، ابتدا حوله تمیزی را در آب گرم خیس کنیدو آب آن را بگیرید ، سپس گوشت را در آن بپیچید و بگذارید مدت پنج دقیقه در آن حالت بماند . سپس پوسته سوخته شده را با چاقو بتراشید .

از بین بردن بوی رنگ

برای از بین بردن بوی رنگ هنگام نقاشی داخل ساختمان ، مقداری پیاز را داخل یک ظرف آب سرد خرد کنید و ظرف را وسط اتاق بگذارید ، با این کار بوی رنگ برطرف می‌شود . 


ادامه مطلب
نويسنده: reza تاريخ: یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

پنج عادت مهم برای سلامتی پوست
 
 

زندگی روزمره و پر استرس سبب می‌شود تا زمان کمتری را صرف مراقبت از پوست خود نمایید، در نتیجه پوست شما بتدریج نازکتر شده و چین و چروکهای ریز پدیدار و بالاخره مویرگهای پوستی کاهش یافته و سبب شکنندگی و رنگ‌پریدگی پوست شما میگردد.

مراقبت صحیح از پوست، می‌تواند از این اتفاقات پیشگیری نموده و یا این روند را به تاخیر بیاندازد. سعی کنید تا با عاداتی مهم و ساده پوستی سالم و شاداب را در طی سالهای طولانی داشته‌باشید:

1-  پوست خودرا در برابر نور خورشید محافظت نمایید :

یکی ازمهمترین روشهای حفظ سلامت پوست، مراقبت دربرابر نور خورشید است در واقع اشعه ماوراء بنفش عامل ایجاد بسیاری از مشکلات پوستی مانند چین وچروک، ‌کک ومک، ‌خشکی و ضخیم‌شدن پوست و سرطانهای پوست میگردد لذا برای مراقبت بیشتر و بهتر موارد ذیل توصیه میگردد.

* سعی کنید در ساعاتی از روز که حداکثر تابش وجود دارد به بیرون از منزل نروید ( از ساعت 10 صبح الی 4 بعداز ظهر)

* از محافظ‌ها مانند کلاه، ‌دستکش و عینک استفاده نمایید، همچنین از لباسهای نخی با آستینهای بلند و شلوار به جای شلوارک استفاده نمایید.

* استفاده از ضد آفتاب‌ها :

20 تا 30 دقیقه قبل از خروج از منزل از ضد آفتابی با درجه محافظتی بیش از 15 استفاده نمایید و هر دو ساعت یکبار و هر بار که عرق زیادی میکنید و یا بعد از شنا آنرا تجدید نمایید.

2- سیگار نکشید :

فرایند پیری پوست در افرادی که سیگار میکشند بسیار سریعتر است به نحوی که تغییرات پوستی در افراد جوان بعد از 10 سال نمایان میگردد. سیگار سبب باریکی و کاهش خونرسانی در عروق سطحی و همچنین سبب کاهش اکسیژن و مواد غذایی پوست مانند ویتامینA  میگردد که در نهایت الاستیسیتی و کلاژن‌های پوستی را تخریب مینماید لذا چین و چروک خیلی زودتر نمایان میگردد.

3- پوست خود را با ملایمت تمیز کنید:

تمیزی پوست یکی از مهمترین نکات در حفظ سلامت و مراقبت پوستی است :

* برای شستشو از آب ملایم استفاده نمایید آب داغ و حمام طولانی (بیش از 15 دقیقه ) برای پوست مناسب نیست.

* از شستشو با صابونهای قوی خودداری نمایید، ‌در صورت تمایل به شستشو از صابون‌هایی مانند صابون بچه، ‌DOVE، ‌ستافیل و...استفاده کنید

*  از استفاده از موادی که حاوی عطر یا رنگ خاصی دارد پرهیز نمایید چرا که سبب ایجاد حساسیت و قرمزی در پوست میگردد(به خصوص افرادی که پوستی حساس دارند)

*  آرایشهای صورت خود را با پنبه و یا دستمالهایی نرم به همراه اوسرین و ژلهای مخصوص پاک کنید.

* صورت خود را با آرامی ‌خشک کنید و بلافاصله از کرم و یا نرم کننده استفاده نمایید.

 4- استفاده مکرر از نرم کننده‌ها

نرم کننده‌ها کمک میکنند تا پوست لطافت و تازه‌گی خود را داشته‌باشد، همچنین با پوشاندن سطح پوست سبب میگردد تا از تبخیر آب جلوگیری نموده و خشک شدن پوست با تا خیر صورت پذیرد.

بهترین نرم کننده برای پوست شما بستگی به عوامل مختلفی دارد از جمله نوع پوست، ‌سن و شرایط خاص دیگر مانند جوشها و.....لذا بهترین روشی که می‌توان نوع پوست خود را تشخیص دهید این است که اگر 20 دقیقه پس از حمام پوست شما حالت خشکی به همراه کشیدگی پدیدارشد پس حتما به نرم کننده نیاز دارید.

سعی کنید از نرم کننده‌ای استفاده کنید که حداقل  SPF=15  داشته باشد، ‌تا در برابر اشعه ماوراء بنفش خورشید شما را حفظ نماید. اگر پوست شما حساس است از محصولاتی استفاده نمایید که از رنگ و بوی کمتری در آن استفاده شده باشد.

و اگر پوست شما خیلی خشک است از روغنهایی مثل روغن بچه استفاده نموده و اگر برعکس پوست شما خیلی چرب است نیازی نیست از حتی نرم کننده استفاده نمایید.

5- با دقت ومراقبت کافی موهای صورت خود رابتراشید :

                                                                 

* قبل از اپیلاسیون با حوله گرم و مرطوب صورت خود را مرطوب نمایید، ‌یا بعد از حمام اپیلاسیون کنید.

* هرگز صورت خود را خشک اپیلاسیون نکنید و حتماً از ژلها و یا لوسیون‌های مخصوص استفاده کنید.

* از تیغ‌های تیز استفاده کنید و اگر از دستگاه استفاده میکنید از تماس بسیار نزدیک با پوست خودداری نمایید.

* همیشه درجهت موها بتراشید نه در خلاف جهت

*  بعد از اپیلاسیون هم با آب گرم صورت خود را آبکشی کنید.

*  اگر صورت شما دچار سوزش شده هرگز از لوسیون‌های حاوی الکل استفاده نکنید گرچه صورت شما را خنک میکند ولی سبب سوزش و قرمزی بیشتر پوست می‌گردد. 


ادامه مطلب
نويسنده: reza تاريخ: شنبه 9 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

3 تست روانشناسی جدید

 


 

آرامش داشته باشید و ساکت بنشینید.

 

۱- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.

 

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

 

2- اگر درمتن بالا C را پیدا کردید، حالا ۶ را پیدا کنید.

 

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۶۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

 

۳- حالا حرف N رابیابید. کمی مشکل‌تر از قسمت‌های بالا می‌باشد.

 

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

 

این یک شوخی نیست.

 

اگر قادر بودید که این سه تست را پشت سر بگذارید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت.

 

مغز شما عملکرد خوبی دارد و ازبیماری آلزایمر در امان خواهید بود.


ادامه مطلب
نويسنده: reza تاريخ: دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

سلام به همه دوستای خوبم من رضا هستم 22 سالمه بچه تهران مدیر وبلاگ املت چرا این اسم انتخاب کردم ؟خواب به خاطره اینکه خواستم وبم با بقیه وب ها فرق بکنه و همینطور خاص هم باشه..............دوستان لطفا نظر یادتون نره ههههههههههه چون من به نظراتتون احتیاج دارم خوشحال میشم با هم تبادل لینک داشته باشیم ما را با نام √ املت √√√ لینک کنید بعد به ما بگیید ما شما را با چه نامی لینک کنیم اینم ایمیلم omlet80@yahoo.com باتشکر

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to omlet.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com